۱۳۸۹ تیر ۲۱, دوشنبه
ولایت کلبعلی
یه روز تو ولایت كلبعلي یه بنده خدا رو که در اثر سکته قلبی مرده بود داشتن دفنش می کرند و خویشان و اقوامش هم خیلی بی قراری و گریه و زاری می کردن و تو سر و صورتشون می کوبیدن و گور کن هم در همون حال داشت کارشو می کرد و گور طرفو می کند که یه دفعه مرده زنده میشه و بلند میشه و می شینه . اقوامش هم از ترس پا میذارن به فرار یهو از پشت سر می شنون که گور کنه داد میزنه:برگردین برگردین خوم(خودم) با بیل زدوم کشتمش
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر