۱۳۸۹ مرداد ۲۹, جمعه

غضنفر فیلسوف میشود

غضنفر يه تيكه يَخ رو گرفته بوده بالا، *داشته خيلي متفكرانه بهش نگاه مي*كرده. رفيقش ازش ميپرسه: چيرو نگاه ميكني؟ ميگه: ازش آب ميچيكه ولي معلوم نيست كجاش سوراخه!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر