غضنفر دل درد داشت رفت دکتر. دکتر يه ظرف کوچيک بهش داد و گفت: فردا تو اين مدفوعت رو بريز بيار. غضنفر فرداش با يه سطل پر مدفوع رفت پيش دکتر...! دکتر گفت اين چيه...؟ چرا اينقدر زياد...؟ گفت: آقای دکتر، گفتم شايد تعارف ميکنی!
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر